آزادی بیان در گرو جلادان
قادر یامان قادر یامان

 

حافظ »دلها « گفته بود :

گرمسلمانی از این است كه حافظ دارد

وای اگر از پس امروز بود  فردایی

 بگمان حافظ شیرین سخن ،دیگر به فردای قیامت احتیاجی نیست . و همین امروز ملت بی گناهی به » جزای اعمال « ناكرده ای شان » میرسند « ! این كار در كشور داغدیده ما بدست عده ای از جلادان سیه دل و  امپراتوران جهل و تاریكی انجام می پذیرد .

در جریان هفته ای گذشته محا كمه ای» ! « در زادگاه خداوندگار بلخ ، پرویزكامبخش را محكوم به مرگ نمود . این محاكمه  بدون ابتدایی ترین حق انسانی به گونه طالبی / جهادی انجام پذیرفت ، هنوز طرفداران حقوق بشر در شوك این عمل شرم آور بودند كه گزارشی در رابطه با بدار آویختن سه شهروند برمایی به اتهام دزدی در عربستان سعودی نشر گردید ! مگر ما در چه عصری قرار داریم ! آیا ما در سده بیست و یكم ، در سده ای آزادی هایی انسانی از بندهای گونه گون بسر نمیبریم !

آن یكی به حكم ملاقاضی  طالبی به جرم اندیشیدن به مرگ محكوم میشود و آن دیگری را مولوی وهابی به جرم سیر نمودن شكم خود و فرزندانش حكم بدار آویختنش را صادر میكند .! كجا هستید شما مداحان دموكراسی و حقوق بشر ! و كجا هستید شما دولتمداران و بازی كنان تأتر دموكراسی و آزادی  ارگ نشینان كابل  ، مگر شما نبودید كه در همین گذشته های نه چندان دور در قانون اساسی تان از حقوق بشر و آزادی های انسان ، آزادی بیان ، و حق زنده گی نوشتید ! و در پای آن انگشت شهادت »!« گذاشتید ! هنوز رنگ نشان انگشت مبارك »!« شما نه خشكیده بود ، كه خود بار بار آنرا زیر چكمه های ناپاك تان نمودید .  مگر شما نبودید كه در ماده ای بیست و سوم قانون اساسی تان از موهبت الهی مبنی بر حق زنده گی انسان و حق طبعی آن نوشتید ! ، ولی هیچگاهی از خود پرسیده اید كه آیا مجوز است تا انسانی را از موهبت الهی ، با قوانین زمینی خود چنین بی باكانه محروم سازید ! وا اگر سخن از انسانی باشد كه به جرم اندیشیدن از این مو هبت محروم گردد ! وای بر این عدالت زمینی شما !!!

 مگر شما از یاد برده اید كه با ماده هفتم قانون اساسی تان حمایه »!« و پشتیبانی »!« ارگ نشینان را از اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلان نمودید ! آیا محتوای ماده نزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر یكبار از دیدگاه مبارك شما كذشته است !

میدانیددر آن ماده آمده است :

» هر كس حق آزادی عقیده و بیان دارد ، و حق مذبور شامل آنست كه از داشتن عقاید خود بیم و هراسی نداشته باشد و در كسب اطلاعات و افكار و انتشار آن با تمام وسایل ممكن و بدون ملاحضات مرزی آزاد باشد « اگر شما توان اندیشیدن را داشته باشید از خود بپرسید كه چرا در قانون اساسی تان در ماده سی و چهارم از مصون بودن آزادی بیان گفته اید ! » ...كه هر افغان حق »!« دارد فكر خود را به وسیله گفتار ! نوشته ! تصویر و وسایل دیگر !!!

اظهار نماید ...«

مگر انجام ندادن مسولیت شما دولتمداران كه در ماده بیست و چهار قانون اساسی تان مبنی بر مكلف بودن دولت بر حمایت از آزادی ، كرامت انسانی شهروندان ، موجودیت شما را زیر سوال نمیبرد !  از دیدگاه شما مگر ضمانت زنده گی افغانها وظیفه دولت »!«  نیست ! این چگونه دولتی است كه حتا هیچ یك  از مسولیت هایی را كه خود برایش تعین نموده انجام دهد .

و تو ای روشنفكر آزاداندیش و خردگرا بدان كه :

نجات دادن از این رنج تاریخی و مصیبت ملی وظیفه تمام روشندلان جامعه ای ما است . نباید منتظر روزی باشیم كه ساده ترین انسان میهن ما از روشنفكران خود بپرسد كه :

... در روزگارانی كه زادگاه ما در آتش افرخته شده به دست دكانداران سیه كار دین ، می سوخت شما روشنفكران برای نجات آن چه كردید !  به خود آیم و از خود بپرسیم  كه آیا نگفتن آنچه كه باید گفت مصلحت است یا خیانت !

 بدبختانه بر مردم كشور ما یكباردیگر در آغاز سده بیست و یكم  دولت ضد انسانی ، مذهبی  ارتجاعی  تحمیل گردید ، پیش از اینكه روشنفكران ما به شكلی از اشكالی در این گیر و دار نامیمون ،ویرانگر و ضد انسانی بدهكار مادر وطن گردنند ، لازم است این بد نامی و ننگ تاریخی را با یاری همدیگر از دامان زادگاه شان پاك سازند . و نه گذارید تا این دروغگویانی فریبكار و جاهل كه در رأس قوای سه گانه دولت قرار دارند ، بیشتر سایه جهل و تاریكی خود را بر میهن ما پهن كنند .

بدون شك محاكمه »!« كامبخش توجه جهانیان را به وضع انده بار حقوق بشر در افغانستان جلب خواهد كرد و در نتیجه پشتیبانی های جهانی ،زیربنای چالش های ملی برای آزاد كردن افغانستان از بند جهل و تاریكی را استوارتر میسازد و امید و توان تازه ای برای چالش های هم میهنان ما بوجود خاهد آورد .

به امید فردای بهتر !

 

 

  

 


January 29th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي